دنیـــــای تنهایـــی هـــای من

سلامتی

سلام دوستان گل این چند وقته گرفتار بودم نمیتونستم بیام نت اما دیگه هستم و ممنون از نظر های زیباتون

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــــ

میخوام چند تا سلامتی بگم خیلی غمگینه...

سلامتی پسری که پسری که یروز عاشق شد... سلامتی دختری که یروز عاشق شد...

سلامتی پسری که اندازه یه نگاه خیانت نکرد... سلامتی دختری که هیچی کم نذاشت...

سلامتی عشق پاکشون...

سلامتی اون همه خاطره دیوونه بازی ها...

سلامتی دوستی که زیر اب پسرو به دروغ زد ...

سلامتی دختری که حرف دوست مثل خواهرشو باور کرد...

سلامتی دختری که بی خبر خطش خاموش شد ...

سلامتی او قسم ها اون دوست دارم هایی که هیچوقت تحویل داده نشد...

سلامتی پسری که هرچی قسم خورد خواهش کرد اثری نداشت...

شلامتی دختری که با چشم خیس به پسر گفت ازت بدم میاد...

سلامتی پسری که رفت خدمت تا زود بره خواستگاری ...

سلامتی روزی که پسر دعوت شد به جشن عقد عشقش...

سلامتی اون شب...

سلامتی اون دوستایی که بخاطر حال پسر بغض داشتن اما پسر خندید تا جشن خراب نشه...

سلامتی خنده ی زوری...

سلامتی عروسی که خوشگل شده بود...

سلامتی عاقدی که اومد ...سلامتی اون شناسنامه ها...

سلامتی بغض پسر...سلامتی بار اول...

سلامتی بغض پسر...سلامتی بار دوم...

سلامتی بغض پسر ...سلامتی بار آخر...

سلامتی بغض پسر...

سلامتی پلاک زنجیری که پسر واسه زیر لفظی که روز عقد گرفت و تو جیبش موند...

سلامتی زیر لفظی که یکی دیگه داد...

سلامتی پسری که هنوز امید داشت که به عشقش میرسه...

سلامتی اجازه بزرگترها...سلامتی«بله»...

سلامتی بغض پسر ...

سلامتی چشم خیس دوستا...

سلامتی بغض پسر...

سلامتی حلقه که جایگزین حلقه پسر شد...

سلامتی ماشین عروس...

سلامتی سستی زانو...سلامتی سیاهی چشم...

سلامتی اون شب...

سلامتی پسر که پشت ماشین عروس عشقش بوق زد...

سلامتی پاکت سیگار...سلامتی بغض پسر که شکست...

سلامتی فرداش...

سلامتی مهمونی که دختره گرفت...سلامتی دوستایی که جمع شدن...

سلامتی اون پسر تو مهمونی...

سلامتی شب و روزایی که سخت گذشت...

سلامتی دوستی که به دختر گفت اون حرفو به دروغ گفت از رو حسادت...

سلامتی دختری که گریه کرد...

سلامتی تیغی که تیز بود...سلامتی رگ دست...

سلامتی دختری که خودکشی کرد...

سلامتی لحظه ای که به پسر خبر دادن...

سلامتی ملاقات تو بیمارستان...

سلامتی اون5.6 دقیقه ی تنها با دختر...

سلامتی چشمهای خیس...

سلامتی شرم دختر...سلامتی صبر پسر...

سلامتی قسم هایی که پسر به دختر داد تا فراموش کنه که زندگیش خراب نشه...

سلامتی قسم جون پسر...سلامت قبول کردن دختر...

سلامتی لحظه خداحافظی...

سلامتی چشمهای خیس...

سلامتی ماه ها تنهایی...

سلامتی حرفهایی که نمیشد گفت اما به متن شد, پست شد...

سلامتی...

+ نوشته شده در شنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۲ ساعت 22:26 توسط kiyarash |

دم از بازی حکم میزنی؟

دم از حکم دل میزنی؟

پس به زبان قمار برایت میگویم:

قمار زندگی را به کسی باختم که{تک}{دل}را با خشت برید...

جریمه اش یک عمر حسرت شد...

باخت زیبایی بود.

یاد گرفتم: از روی دل حکم نکنم...

دل را باید {بر}زد جایش سنگ ریخت

که با خشت تک بری نکنند...

+ نوشته شده در پنجشنبه هفتم آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:17 توسط kiyarash |

اگه روزی........

اگه روزی داستانم رانقل کردی بگو:

بد بود ولی واسه کسی بد نخواست ...

نامرد بود ولی درحق کسی نامردی نکرد ...

غمگین بود ولی به کسی غم نداد ...

به همه دستشو داد ولی آخر راه همه دستشو ول کردن...

+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۲ ساعت 16:41 توسط kiyarash |

زندگی یعنی؟؟

زندگی چيست ؟؟؟

زندگی يعنی دختر بی خونه ای كه دربست پا ميده

سر پول كثيف با هركس خوابيده ...

زندگی يعنی بازی كردن با آبروی يه زن ...

ادامه نوشته

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۲ ساعت 20:50 توسط kiyarash |

جـــــــــــان دلم

هیــچ چیز دلنشیـטּ تر از ایـטּ نیستـــ کہ :

مدام نامتـــ را صدا بزنم...

با یک علامتـــ سؤال"؟"

و "تــ♥ـو" با حوصلہ جوابـــ بدهے...

جـــــاטּ دلـــــم!؟

+ نوشته شده در پنجشنبه چهارم مهر ۱۳۹۲ ساعت 15:25 توسط kiyarash |

کلاس اول دبستان

ادامه نوشته

+ نوشته شده در یکشنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 23:35 توسط kiyarash |

پسر داییم پنج سالشه ختنش کرد
امروز صب بانداشو باز کردن
صب تاحالا زده زیر گریه که من این مدلی نمیخواستم!!!!!:)):)):))

خدایا ...

دهۀ 50 زن گرفتن، بچه دار شدن، پس فردا نوه دار میشن!

دهۀ 70 هم پیش فعالن همشون ازدواج کردن!

چه رازی دارن این دهۀ 60 ! نه زن میگیرن نه شوهر میکنن :(

یادش بخیر یه معلم آموزش دفاعی داشتیم بهش میگفتیم رونالدینیو،سمت راست كلاسو نگاه میكرد به سمت چپ منفی میداد،لامصب خیلی تكنیكی بود:|

دیروز کیف پولمو دادم به بابام برام نگه داره تا برم دبلیو سی،وقتی برگشتم دیدم واسه همه فالوده گرفته!
اینقده خوشحال شدم!
ولی عمق فاجعه زمانی معلوم شد که کیفه پولمو پس گرفتم! :|

پسر داییم 4 سالشه رو فرش خونمون خرابکاری کرد مامانش دعواش کرد... پسر داییم با همون لحن بچگونش گفت خوب چیکار کنم ..
. سوراخه میریزه ¡! :))
ینی به عمرم انقد قانع نشده بودم :)))))

ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻯ ﺩﺭﻳﺎﭼﻪ ﻯ ﺍﺭﻭﻣﻴﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ :

ﮔﻠﻴﻦ ﮔﺌﺪﺍﺥ ﺁﻏﻠﻴﻴﺎﺥ ، ﺍﻭﺭﻣﻮ ﮔﺆﻟﻮﻥ ﺩﻭﻟﺪﻭﺭﺍﺥ

ﺯﻳﺮﺵ ﻳﺎﺭﻭ ﻛﺎﻣﻨﺖ پاسخ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ : ﺁﻯ ﺑﺮﻯ ﺑﺎﺥ ، ﺑﺮﻯ ﺑﺎخ !!!:|
رفتم از عابر بانک پول بگیرم میگه:
درحال حاضر دستگاه حاضر به ارائه سرویس نمیباشد.
بعد مینویسه :ایا درخواست دیگری دارید؟
آره داداش سلام مارو هم به مسئول بانک برسون!